ضرورت مهارت های زندگی
چرا باید از مهارتهای زندگی صحبت کنیم؟ پیش از آنکه بپرسیم «مهارتهای زندگی چیست؟»، بهتر است بپرسیم: «چرا امروز بیش از هر زمان دیگری به آموزش آن نیاز داریم؟» آیا زندگی کردن نیاز به مهارت دارد؟ انسانها قرنهاست زندگی میکنند و بسیاری از آموختهها را از والدین خود گرفتهاند؛ اما واقعیت این است که دنیای امروز با سرعتی بیسابقه در حال تغییر است. تکنولوژی، انتقال لحظهای اطلاعات، و شکلگیری «دهکده جهانی» باعث شده است که چالشهای کودکان امروز بسیار پیچیدهتر از نسلهای گذشته باشد. در چنین شرایطی، نوع برخورد ما با این چالشها، نقش مهمی در رشد، سلامت روان و آیندهٔ کودکان دارد.
یک موقعیت ساده: کودک زمان زیادی صرف پوشیدن کفشهایش میکند...
برخورد دستوری: «زود باش! این چه وضعشه؟ عجله کن! چرا هی بازی میکنی؟»
برخورد احساسی / حمایتگرانهٔ افراطی: «عزیزم! نگران نباش، من انجامش میدم. تو فقط ناراحت نشو. بیا مامان/معلم کمکت کنه...»
برخورد مهارتمحور: «ببین، اینبار یک جایش گیر کرده. بیا با هم پیدا کنیم مشکل کجاست. میخوای یک روش جدید امتحان کنیم؟»
برخورد کارآمد در برابر برخورد ناکارآمد
هر یک از این پاسخها، پیامی تربیتی به کودک میرساند. برخوردهای ناکارآمد (دستوری یا کاملاً احساسی) اگرچه رایج و آشنا هستند، اما کودک را برای دنیای واقعی آماده نمیکنند. این برخوردها معمولاً مشکل را برای لحظهای برطرف میکنند، اما هیچ مهارتی به کودک نمیآموزند. در مقابل، برخورد مهارتمحور به کودک یاد میدهد: اشتباه طبیعی است، میتوان آن را جبران کرد، میتوان با آرامش و مسئولیتپذیری راهحل پیدا کرد، این برخورد پایهٔ آموزش مهارتهای زندگی است.
سه سبک رایج برخورد با چالشهای کودکان:
۱) رویکرد دستورمحور یا اطاعتمحور
ویژگیها: فاقد مشارکت ذهنی کودک، بدون تقویت قدرت تحلیل یا انتخاب، مبتنی بر کنترل، اجبار، سرزنش یا عجله، واکنشهای فوری و غیرتربیتی
پیامدها: ناتوانی کودک در حل مسائل آینده، رشد نیافتن تفکر مستقل، افزایش اضطراب، پرخاشگری یا انفعال
۲) رویکرد احساسی (حمایتمحور ولی غیرتحلیلی):
ویژگیها: سرشار از محبت، اما بدون آموزش، حذف مسئله به جای حل کردن آن، تمرکز بر آرامسازی فوری کودک
پیامدها: وابستگی کودک به دیگران برای آرام شدن، ناتوانی در تحمل احساسات ناخوشایند، ضعف در تحلیل موقعیتها
۳) رویکرد مهارتمحور (آموزشی و توانمندساز)
ویژگیها: همراه با مشارکت فعال کودک، تمرکز بر آموزش و تمرین مهارت، توجه به فرایند یادگیری، نه فقط نتیجه
پیامدها: تقویت خودآگاهی، توانایی تحلیل مسئله، افزایش احساس توانمندی و استقلال، آمادگی برای چالشهای پیچیدهتر زندگی
مهارتهای زندگی یعنی چه؟
مهارتهای زندگی مجموعهای از تواناییهای آموختنی هستند که به ما کمک میکنند با چالشهای روزمره، روابط انسانی، احساسات، تصمیمگیریها و مسائل زندگی مؤثرتر کنار بیاییم. این مهارتها ذاتی نیستند؛ بلکه باید آموخته، تمرین و تجربه شوند.
تاریخچه کوتاه مهارتهای زندگی
مفهوم «مهارتهای زندگی» نخستینبار در دههٔ ۱۹۹۰ توسط سازمان جهانی بهداشت (WHO) مطرح شد؛ با هدف محافظت کودکان و نوجوانان در برابر آسیبهای روانی، اجتماعی و رفتاری اما یکی از ستونهای اصلی این حوزه مربوط به پژوهشهای دکتر گیلبرت جی. بوتوین در اواخر دههٔ ۱۹۷۰ است. بوتوین، استاد دانشگاه کورنل، در سال ۱۹۷۹ برنامهٔ Life Skills Training (LST) را طراحی کرد؛ برنامهای مبتنی بر پژوهشهای گسترده که نشان داد آموزش مهارتها میتواند: شروع مصرف دخانیات، الکل و مواد را کاهش دهد، فشار همسالان را قابل مدیریتتر کند، رفتارهای تکانشی و پرخطر را کاهش دهد. امروز LST یکی از موفقترین و معتبرترین برنامههای پیشگیری در جهان شناخته میشود و در مدارس و طرحهای اجتماعی بسیاری از کشورها اجرا شده است.
مهارتهای زندگی در ایران
در ایران نیز طی سالهای اخیر توجه به مهارتهای زندگی افزایش یافته است. وزارت آموزش و پرورش برنامهها و شیوهنامههایی در حوزهٔ: سواد زندگی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای رفتاری و سبک زندگی اسلامی–ایرانی تدوین و اجرا کرده است. با این حال، بسیاری از پژوهشهای داخلی نشان میدهد که مدارس همچنان نیازمند برنامههای کاربردیتر و طرحدرسهای استاندارد هستند؛ همین نیاز باعث ایجاد دورهها، کارگاهها و طرحهای مستقل برای توانمندسازی مربیان شده است.
سه دسته اصلی مهارتهای زندگی
سازمان جهانی بهداشت مهارتهای زندگی را در سه دستهٔ اصلی قرار میدهد:
۱) مهارتهای فردی: توانمندیهایی که به فرد کمک میکنند خود را بشناسد، احساساتش را مدیریت کند و در برابر چالشهای شخصی رفتار مؤثر نشان دهد.
۲) مهارتهای بینفردی: مهارتهایی که بر تعاملات اجتماعی و ارتباطات سالم با دیگران تمرکز دارند.
۳) مهارتهای فکری: تواناییهایی که تفکر، تحلیل، حل مسئله و تصمیمگیری را تقویت میکنند.
تعریف ده مهارت اصلی
خودآگاهی: شناخت و درک احساسات، افکار، نیازها و ویژگیهای درونی و تأثیر آنها بر رفتار.
مدیریت هیجانات: توانایی تنظیم و هدایت احساسات شدید بدون رفتار آسیبزننده.
مدیریت استرس: شناسایی منابع استرس و استفاده از راهبردهای سالم برای کاهش آن.
همدلی: درک احساسات و نیازهای دیگران.
برقراری ارتباط: توانایی ایجاد و حفظ روابط مثبت.
ارتباط مؤثر: انتقال روشن پیامها و گوشدادن فعال.
تفکر خلاق: تولید ایدههای نو و راهحلهای انعطافپذیر.
تفکر نقاد: تحلیل اطلاعات و اتخاذ قضاوتهای منطقی.
تصمیمگیری: انتخاب بهترین گزینه از میان گزینههای ممکن.
حل مسئله: شناسایی مسئله و انتخاب راهحل مؤثر.